tag:blogger.com,1999:blog-8389784571899434097.post428941929618430828..comments2023-10-16T01:34:35.076-07:00Comments on Write Click: سیب زمینیِ خالیSahbahttp://www.blogger.com/profile/13978539756438990855noreply@blogger.comBlogger4125tag:blogger.com,1999:blog-8389784571899434097.post-6882686336649074252015-03-10T12:06:15.215-07:002015-03-10T12:06:15.215-07:00تعطیلات زمان خیلی گندیه... که همه باید همو تو خونه...تعطیلات زمان خیلی گندیه... که همه باید همو تو خونه کنار هم تحمل کنن...صباشم نمیشه خوابید... چون بالاخره یه آدم کرمکی پیدا میشه که به خوابیدنم گیر بده... عموما اون داداشمه... الانا میاد تو خواب کف پامو قلقلک میده... میخوام لهش کنم درون مواقه... ولی در کل فقط داداشمو تو خونمون دوس دارم... بااینکه نمیذاره بخوابم... و مسنجرمو یه جور داغون کرده که نه پاک میشه نه ران میشه... وبااینکه رژ لبی که کلی پول جاش داده بودمو کشیده به شیکمش... و بااینکه در لاک زردمو وا گذاشته خشک شده... بااینکه همش لباس زیرامو ورمیداره و فوضولی میکنه... من همچی آدم صالحیم... و باااینکه داداشم موجود ترسناکیه ولی عاشقشمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8389784571899434097.post-56956885245327952822015-03-10T11:58:08.593-07:002015-03-10T11:58:08.593-07:00چرا نظرای پست قبلی بستی؟
بالاخره وارد دوهزار و دوا...چرا نظرای پست قبلی بستی؟<br />بالاخره وارد دوهزار و دوازه شدمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8389784571899434097.post-56353976130805056182012-04-23T23:58:37.153-07:002012-04-23T23:58:37.153-07:00سیب رمینی خیلی دوست داری؟
منم دوست دارم هار هار ه...سیب رمینی خیلی دوست داری؟ <br />منم دوست دارم هار هار هار به قول خودتبابکhttp://babakus.wordpress.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8389784571899434097.post-75725344249764316712012-01-04T08:27:02.592-08:002012-01-04T08:27:02.592-08:00اوووووووووووووووو من بستن فیس بوکت رو ندیدم ندیدم
...اوووووووووووووووو من بستن فیس بوکت رو ندیدم ندیدم<br />خودم از قصد دو بار گفتم ندیدم . الان که حرف یو تیوب رو زدی یاد اون موقع افتادم که از نرم افزار هات اسپات وی پی ان استفاده میکردم و یه هفته مجانی بود افتادم همیشه دلم میخاست یو تیوب رو چک کنم و اون موقع ها بهترین فرصتم بود اما اصن یادم نبود . الان که گفتی یادم اومد.میخاستم یک خصوصیت مادرمو بگویم اما یه سری تایپ کردم و دوباره پاک کردم دلم نیامد که الان بگویم چون دارد الان با سختی سعی میکند که پیتزا برای من درست کند . نه فقط برای من اما به اسم من این را میگوید که برای تو درست کرده ام. دین و مذهب هم کلن چیز مضخرفی است .Anonymoushttps://www.blogger.com/profile/16948998336423845674noreply@blogger.com