۱۳۹۰/۸/۲۴

سیب زمینی زمینی


سلام: علی جان آمدی خانه ساعت پنج به ما زنگ بزن. یا ساعت پنج و ده دقیقه یا هر وقتی آمدی زنگ بزن، یا اگر نیامدی هم زنگ بزن، یا اگر ساعت پنج و نیم آمدی زنگ بزن، حتما به ما زنگ بزن، ما تا ساعت پنج کلاس داریم، پس اگر ساعت شش آمدی دیگر زنگ نزن، ما خانه هستیم، و حتما کون‌ات میذاریم، خداحافظ
این نامه‌ای بود که دیروز مادر و پدر من روی میز کامپیوترم گذاشتن، که بلافاصله همین نامه‌ای که نوشتم تو ذهنم آمد، وای جدای این قضیه میتوان به چند چیز اشاره کرد
یک. مادر پدر من احمق استند
دو. مادر پدر من احمق نیستنتد، خودت احمقی
سه. مادر پدر من انشا و زبان فارسی‌شان در حد پشم است
چهار. بله درست گفتی، مادر پدر ات انشا و زبان فارسی‌شان در حد پشم است
پنج. مادر پدر من در خانه مرا علی جان خطاب نمیکنند، احتمالا وقتی این یادداشت را نوشته‌اند، جوّ گرفته‌شان و حس کرده‌اند که انگار دارند کارت تبریک عروسی مرا مینوسند،
شش. مادر پدر من الان خوابن
 هفت. دروغ نگو فقط مادر ات خوابه، الکی جمع نبند
هشت.
نه.
کیر.


۱۳ نظر:

  1. همینجوری بی‌ربط، این آهنگ کی‌سانِ، حال کردم باهاش

    کیر.

    نه.

    هشت.

    هفت. دروغ نگو فقط مادر ات خوابه، الکی جمع نبند

    شش. مادر پدر من الان خوابن

    پنج. مادر پدر من در خانه مرا علی جان خطاب نمیکنند، احتمالا وقتی این یادداشت را نوشته‌اند، جوّ گرفته‌شان و حس کرده‌اند که انگار دارند کارت تبریک عروسی مرا مینوسند،

    چهار. بله درست گفتی، مادر پدر ات انشا و زبان فارسی‌شان در حد پشم است

    سه. مادر پدر من انشا و زبان فارسی‌شان در حد پشم است

    دو. مادر پدر من احمق نیستنتد، خودت احمقی

    یک. مادر پدر من احمق استند

    این نامه‌ای بود که دیروز مادر و پدر من روی میز کامپیوترم گذاشتن، که بلافاصله همین نامه‌ای که نوشتم تو ذهنم آمد، وای جدای این قضیه میتوان به چند چیز اشاره کرد

    سلام: علی جان آمدی خانه ساعت پنج به ما زنگ بزن. یا ساعت پنج و ده دقیقه یا هر وقتی آمدی زنگ بزن، یا اگر نیامدی هم زنگ بزن، یا اگر ساعت پنج و نیم آمدی زنگ بزن، حتما به ما زنگ بزن، ما تا ساعت پنج کلاس داریم، پس اگر ساعت شش آمدی دیگر زنگ نزن، ما خانه هستیم، و حتما کون‌ات میذاریم، خداحافظ

    سیب زمینی زمینی

    پاسخ دادنحذف
  2. علی زمان برگشته به عقب به اون موقع که مامانو پدرت دارن نامه مینویسن برات .میخام بگم اون جان علی جان رو کم کنن ننویسن اما چه جوری باید بگم

    پاسخ دادنحذف
  3. داداش تو ادمین پیج اعترافات احمقانه ی شما نبودی؟!!!!

    پاسخ دادنحذف
  4. :)))) حافظه رو حال کن... قبل از این فقط یه بار اسمتو تو وبلاگ اعترافات احمقانه ی شما دیده بودم اونم به فارسی... :)))

    پاسخ دادنحذف
  5. راسی میخاستم بگم تو کامنتم که این آهنگ کیسان خیلی خوبه واقعن .دیروزیا یادم افتاد که یادم رفته بگم.

    پاسخ دادنحذف
  6. صحبا ینی چی؟؟
    خیلی گیر این بودم یه مدت

    پاسخ دادنحذف
  7. :))))))))))))))))))))))))
    بهترین پستی بود که تاالانا ازت خوندم... ینی عالی بوت

    پاسخ دادنحذف
  8. ببخشید من نمیدونسم صهباس
    ولی چه فامیل باکلاسی داریا

    پاسخ دادنحذف
  9. من یه پسرم سوتین ندارم داداشم از کشوم ورداره. حتی کشو ام ندارم. اتاقم ندارم. تو حال میخوابم شبا. به هر حال گفتم تلاشمو بکنم یه کامنتی بدم شاید از ماله ما ام پرینت اسکرین گرفتی گذاشتی تو توییترت.

    پاسخ دادنحذف
  10. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخ دادنحذف
  11. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخ دادنحذف